نتایج جستجو برای عبارت :

این یکی تلخه

این خیلی تلخه که وقتی آدم غم داره کسی نیست که درکش کنه...
این خیلی تلخه که کسی رو نداشته باشی که بتونه تو رو شاد کنه...
این خیلی غم انگیزه که دیگه کسی رو نداشته باشی که چهارتا خط بنویسه و تو رو شاد کنه...
این خیلی بده که آدم ندونه غم و غصه هاش رو به چه کسی بگه؟
وقتی آدم دلتنگ و دلگیره باید چیکار کنه؟
 
زندگی رو ببخش آقاجون!وقتی که توی عیدمون اینیمیا باید خاک بر سرِ ما شهیا به خاکِ سیاه میشینیم!یکی مارو باید خلاص کنهتا که چشمام بیشتر وا شهتلخه، اصلا نمی‌شه باورمونکه یه روز «آب» قاتلِ ما شه!چشمِ ما رو نبند آقاجونتلخه دنیا، نخند آقاجون!زندگی رو بمیر آقاجونیکمی سخ(ت) بگیر آقاجون!دیگه اشکی نمونده گریه کنیمچشم‌ها خشک، خونه تَر میشهچند ساله که زخمِ رو تنمونهی عفونی و بیشتر میشهجون‌مون توی دست‌هامونهخوابِ نحسی برام دیدی عزیز!توی شهری که تا
سرکه یکی از غذاهای مفید می باشد که متاسفانه امروز مورد غفلت واقع شده است (مراد این مطلب سرکه طبیعی می باشد نه سرکه های صنعتی)
در این آموزش؛ احادیثی از امام جعفر صادق(علیه السلام) که موسس مکتب علمی صادقیه می باشند را درباره "خواص سرکه" بیان می نماییم.
 
* امام صادق علیه السلام :سرکه، تلخه را فرو می نشاند، قلب را زنده می سازد، کِرم های شکم را می کُشد و دهان را استحکام می بخشد.
 
* امام صادق علیه السلام :سرکه، نیکو خورشی است. تلخه را می شکند، قلب را زن
کاش میشد ادم بتونه همه چیز رو بنویسه یا بگهاما بعضی چیزها رو میترسم حتی به خودم بگم.
کاش همه ی اتفاقات زندگی دست خودمون بود مثلا
هر وقت حالم بد میشه دقیقا بخاطر همون بخشهایی هست که کنترلش دست خودم نیست.که هیچ کاریش نمیتونم بکنم.
و فقط باید بشینم و تماشا کنم
راستی یکی از دوستهای فندق ، یا بهتره بگم یکی از گربه های حیاط رو یه ماشین زیر گرفت و مرد!!! و حالا از دور شاهد گریه های خواهرمم. و حتی شاید مامانم.
پر تکرار ترین دیالوگ های تیستو در درمانگاه:
  + عزیزم دارو تلخه دیگه. اگر قرار بود خوشمزه باشه بهش نمیگفتن دارو، صداش میکردن فالوده ی زعفرونی.
  + برا مامان خودمم از همین قرص نوشتم، تا حالا که راضی بوده.
  + عفونت با خلط فرق داره. عفونت گلو شبیه کپک روی رب گوجه اس.
  + در نزن.
  + بیا پایین بچه!
  + سرما خوردی دیگه عزیزم! مگه اولین باره سرما میخوری؟
وقتی داشت از رازی کع داشت خفش میکرد و بیست سال تو گلوش مونده بود و مثل خوره روح و جسمش و میخورد صخبت میکرد دلم میخواست فقط زار بزنم
اینکه پنج ساله بوده که پسرداییش بهش تجاوز میکنه
پدر مادرش شاغل بودن میذاشتنش خونه داییش
و بعد از اون از هفت تا دهذسالگی برادرش به زور بهش تجاوز میکرده...
کتکش میزده و به زور...
 و این رفتار ها تاثیرات خودش و در زندگی این فرد گذاشته
باهوش بالایی که داره نتونسته درس بخونه و درس و رها کرده
و تو زندگی زناشویی هم نمیتونه
خیلی تلخه که میشه بیست و اندی سالت بعد به خودت نگا میکنی میبینی رویا ها و فکر هایی داری که از صدا سیما و اموزش پرورش بهت رسیده. 
کجاش؟
اونجا که نگا میکنی و میبینی صدا سیما، اموزش پرورش و جامعه اون چیزی نیست که باید. و دروغه دروغاشو نا روشن بودن معلماشو .. همرو میبینی.
حالا با میرسی که از اونا بهت رسیده چیکار میکنی؟
باز هم بخاطر خواب پیام دادن به تو رو از دست دادم و این خیلی تلخه
راستی مدیر گروه که باهاش بخث کرده بودم، دیدتم اصلا هیچی نگفت و فقط شوخی کرد
همه بچه ها تعجب کرده بودن
برای بسته سفارشیت خدارو شکر که رسید بدستت ان شاالله ازش راضی باشی و همونی باشه که میخواستی
ولی ازت خواهش میکنم چیزی برنگردون بزارش به حساب کادوی تولدت، خیلیییی دوست داشتم میتونستم کادوی تولد بهت بدم الان که شده لطفا این فرصتو ازم نگیر
تو می تونی بهم بگی بذارش کنار
اما نمی تونی بگی دوستش نداشته باش...
حتی نمی تونی بپرسی با وجود همه بدیایی که کرد چرا باز دوستش دارم؟
می دونی این دوتا هیچ ربطی به هم ندارن...
شبیه دلی که شکسته اس اما تنگ،
شبیه خاطره ای که تلخه اما عزیز،
شبیه رویایی که کوتاهه اما شیرین
دوست داشتن همینه
یه حس ساده و بی دلیله...
از عشقای بزرگ حرف نمیزنم
از یه حس ناخودآگاه، یه هیجان شیرین میگم !
شاید بگی یه روز تموم میشه
آره شاید...
ولی تا اون روز نمی تونی بگی
دوستش نداشته
اگر کار اشتباهی کردی،قبل از اینکه از یه جای دیگه گندش در بیاد،خودت موضوع رو روشن کن.
آره،تبعات داره،اونم خیلی،اما لااقل با خودت میگی:خودم گفتم.
حقیقت تلخه،اگر خودت حقیقت اشتباهت رو بگی سخته،تبعات اشتباهاتت خیلی خیلی سخت تره،اما لااقل تقاص کاراتو دادی،درس گرفتی و تنبیه شدی.
بالاخره حقیقت روشن میشه،غیر ممکنه نشه،حداقل اگر خودت روشنش کنی،برای خودت راحت تره.برای وجدانت.
سعی نکن از حقیقت فرار کنی،تقاص حقیقت رو،بالاخره،یه روزی،همه میدن،مط
چقدر کتاب قشنگی بود. چقدر آرامش داشت. چقدر مرتب بود همه چی. و چه پایان خیره کننده‌ای! چقدر رئال! آرامش کتاب منو یاد کتابای هسه مینداخت. حتماً دلم میخواد بازم از فرد اولمن کتاب بخونم. ترجمه هم عالی بود.
داستان در مورد پسر نوجوان آلمانی ایه که زندگی ساده‌ی خودش رو در مواجهه با جنگ بیان میکنه. بر خلاف کتابها و فیلمهای جنگ جهانی دوم که به اردوگاه های نازی تکیه دارند، و در آخر هم به سرزمین موعود اسراییل میرسن، در این کتاب با یهودی‌ای مواجهیم که فقط
Lion فیلمی اقتباسی و بر اساس واقعیت هست که کتابش با عنوان" دور از خانه"  ترجمه شده. این فیلم، قصه پسربچه هندی رو میگه که در بچگی گم میشه، نیمه اول فیلم تلخه اما این تلخی ادامه دار نیست... :)
گرچه فیلم تعلیق و کشش زیادی نداشت ولی در مجموع فیلم خوب و قابل قبولیه. خصوصا بازیگر خردسال نقش سارو، فوق العاده است. "گودو" گفتنش، غم توی چشماش و چهره معصومش... خیلی دوست داشتنیه. lion برای من، یکی از بزرگترین ترس های بچگی رو زنده کرد. ترس از گم شدن، ترس از تنها ش
از جمله گونه های گیاهی شهرستان انار میتوان به بادام کوهی،کیکم،تاغ،زرشک،قیچ و گز اشاره کرد.
همچنین اسکنبیل،اشنان(به جای صابون استفاده می شده است)،متکی،تارم،تلخه،مور،شور،چرخه،آدور(خار)سلمون،پنج کلاغو،دوسو،یونجه،گرگو،شیرو،کسرک،از جمله گونه های علفی شهرستان انار است.
دلیجه،جفد،گنجشک،غودی،پخته،چرناسک،دم زنو،خفاش،شونه سر،هفت رنگ،بلدرچین،شانه به سر،سنقر،لک لک،هوبره،بوتیمارو...از جمله پرندگانی هستند که در انار و تالاب فرهنگ آباد انا
داشتم خاطرات بابامو مرور میکردم که یهو لبخند نشست رو لبم:) خاطرات شیرین هم تلخه وقتی نیستی...میگفت بیشتر عشقم راه مدرسه بود تا خود مدرسه، راه مدرسه یعنی درخت میوه گنجشکا دویدن وشیطنت...وقت پرسش بود،معلم جدی ای داشتیم،منم سر کلاس چون آروم نبودم جواب سؤالای بقیه رو از من می پرسید، یهو صدا زد پورابراهیم؟ گفتم بله آقا، پرسید تو بگو گله داری با کیست؟منم سریع گفتم:شاه آقا.اونم که شنید شاه باعصبانیت اومد سمتم و گفت: که گله داری با شاه است آره،شاه!اله
البته که برای خودم می نویسم از حرف هایی که نباید به زبان بیاورم ... هیچ وقت ..‌ از حسرت ها.. حسرت نگاه ها... 
نگو که بازم میخوای بری.. نگو که دلم دیگه طاقت از دست دادان ندارم.. اونم تو .. ۹ هفته و ۴ روزه که دارم باهات حرف میزنم... نگو که این روزا روزای آخر با هم بودنه... تلخه اما هر لحظه و هر لحظه و هر لحظه.. حتی صدم ثانیه های این هفته تمام ترس دنیاتوی وجودمه که از دست بدم.. که از دست دادنت اتفاق بیفته‌... آخه چطوری میتونم شاهد از دست دادنت باشم؟؟ خدا داره با
نمیدونم شاید احمقانه باشه شاید هم از سر درموندگی ولی تصمیم گرفتم کنار بیام 
کنار بیام ک ادم دومه منم ک اونی ک تو حاشیس منم 
کنار بیام ک اگ روزی قرار باشه کسی خط بخوره اون منم بدون اینکه ذره ای نیاز ب فکر باشه 
چون ادم اشتباهه منم :) 
من میدونم ک الان کسی ک همه زندگیمه رو فرستادم جایی ک ... 
نه کافیه دیگ . از دید خودت ننویس . رفته جایی ک باید باشه . رفته با  کسی ک باید کنارش باشه خب؟  
چقد تلخه! چقد زهر داره ! انگار ی ماری خابیده رو قلبمو مدام نیشش میز
حالا اینجوریه دیگه. آدم یه روزی خوشحاله یه روزی تلخه. یه ساعتی میرقصه یه ساعتی گریه میکنه. یه لحظه هایی عاشقه یه لحظه هایی دلتنگه. یه وقتایی امیدواره و میدوئه و یه وقتایی ناامیده و نا نداره حرکت کنه حتی. آدم مگه دوساعت غذا درست نمیکنه واسه یه ربع لذتِ خوردن؟ آدم اصلا از سختیه که دوس داره ادامه بده. واسه اینکه یه ساحلی هست که بگی هی اونجا رو، ارزششو داره ادامه بدی.که دیدنت شبیهِ امنیتِ ساحلیه که آدم مطمئنه به ارزیدنِ ادامه دادن.
#نازنین_هاتفی
.
.
 
پازل های زندگیم رو که کنار هم میذارم می بینم
 خیلی ها هستند در ظاهر امر جلوی روت دوسِت دارن ولی در باطن امر دوست ندارن حتی دقیقه ای پیشرفت کنم ، خوشبخت و عاقبت بخیر بشم و این چقدر تلخه ، تلخ همچون زهر  :(
چیدن بقیه  پازل های زندگی من فقط به دعاهای خوب و نیکو بنده ! دعاهای از ته دل.
فقط دعا .

# التماس دعا

+
  
در حصار شب 
من از خودم فاصله میگیرم
دیوار نزدیکتر میشه
میخندم و دردامو میشمرم
تلخه ولی شاید دلم وا شه...
 
فالوش کرد و تا ابراز علاقه بهش هم مطمئنا چیز زیادی  نمونده :)
دریغ از یه جوونه تو وجودم ....
از همون خونه ۳۰ متری و تو اولویت بودن و وحشی بودنش! از مورد توجه پسرا بودن و تا پیشنهاد پدرش به پسره و جرات گفتن اینکه فکر نکنی ازت خوشم میاد :) و شروع زندگی پر از همه چیز و رفاه و پسر دار شدنش و همیشه و همه جا همراه بودن ... تا خواستنش برای همیشه تا مامان اون موفرفری
خب خب بعد از یه مدت خیلی طولانی برگشتم! اصلا تعجبی نداره این کارا زیاد از من سر می زنه!
اما خب برگشتنم این دفعه نکته داره و نکتش هم زیادی تلخه
من تو شغلم یه شکست بزرگ خوردم و تقریبا رسیدم به زیر صفر
به همین سادگی به همین خوش مزگی!
دلیل نبودنم هم دقیقا همین بود.
داشتم دوران نقاهتم رو می گذروندم!
الان دوباره سر پام اما بدون اعتماد به نفس
تو این کشور خیلی طبیعیه که تو کارت شکست بخوری 
وقتی هیچ ثباتی وجود نداره
وقتی همه دزد و کلاه بردار شدیم
وقتی حتی
یه وقتایی چیزا اون جوری که ما می بینیم نیستن 
زندگی پیچ تو پیچ تر و شگفت انگیز تر از این حرف هاست
از دیروز که رتبه مو دیدم دپرس شدم 
چرا مجاز شدم؟ چرا رتبه ۴۲؟ 
خداوکیلی؟ خیلی هم رشته ای های خسته ای دارم که من با این درصدهای گل و بلبلم شدم ۴۲!!!!
از اینکه مهر بشه و قرار باشه برم دانشگاه تهوعم می گیره 
شاید باورتون نشه ولی اینو فاااارغ از همه چی میگم فارغ از همه چی 
می دونین چیه؟
از دیدن آدمایی که درحال انجام دادن کارهای بیهوده هستن عذاب می کشم 
خص
دیدن نوشته یه همکلاسی که 17 سال پیش همکلاسیم بوده و حالا اصلا نمیدونم کجاست خیلی تلخه. نه تنها ایشون، بلکه همه همکلاسیهای دیگه که اونجا داشتم. کاش میتونستم یه جوری پیداشون کنم. عزیز کوهستانی، امیر مرادی، اینا دوستای خوبم بودن، حالا هیچ خبری ندارم ازشون. کاش میشد یه راهی برای ارتباط باهاشون بهم معرفی کنید .
☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺
سلام
آقا سعید اتفاقا بر خلاف جنابعالی که متاسفانه خیلی ناشناس وارد وب
بی تی اس یه چیزیه که مثه ...شلغمه!
خوب میکنه ولی تلخه!
یا مثه هویجه..!
هر چی هس..رو آتیشِ دلِ آدم..یه سطل آب می پاشه!
هروخ مامان بابام بهم گیر میدن..
هر وخ حالم خوب نیس
هر وخ ک چیزی ک نباید بشه میشه 
هروخ چیزی ک باید بشه نمیشه..
کارسازه!
اونم شدید..
ولی عوارض داره!
اونم شدید..
ولی می ارزه..برا امثالِ من..به عوارضش!
اونم شدید..
میفمین چی میگم؟!
اونا خیلی ما نیستن
ما وقتاییکه باید بگذریم نمیگذریم.
اونا میگذرن
وقتاییکه باید تلاش کنیم نمی کنیم.
اونا میکنن
اونا
تو اینروزا،لبخندم محو شده ،کامم تلخه،جوری ک هیچی پر رنگش نمیکنه،هیچی شیرینش نمیکنه،انقد خستم که هرچی بیشتر میخوابم بیشتر بدن درد میگیرم....کاش تموم شه اینروزا،حق اردیبهشت نیس....
 
امروز نزدیک هشت و نیم خوابم برد و عصر با تگرگی ک میومد از خواب پریدم ولی باز خوابم برد تا هفت که یکم لشینگ بودم و بدن درد داشتم رفتم دوش گرفتم اومدم افطار کردیم و حس درس نداشتم،کتابم نداشتم و بیخیال شدم،و کلا اتفاق خاصی نیوفتاد جز اینکه درخت گیلاس محبوب جلو در خون
قوانین مورفی چیست؟ آیا واقعیت دارد؟
وقتی جوراب پاته، حتما دمپایی دستشویی خیسه!، بارون روزی میاد که رفته باشی کارواش، تو ظرف آجیل اولین چیزی که میخوری بادوم تلخه، وقتی تو ترافیکی همیشه لاین بغلی خلوت‌تره ، وقتی دنبال چیزی می‌گردی قطعا تو آخرین قفسه است، اینکه ترافیک در مسیرت زیاد باشه یا نه بستگی به این داره که دیرت شده یا خیر، وقتی چیزی را دورمیندازی تازه بهش احتیاج پیدا میکنی، وقتی چیزی را گم کردی، پیداش نمیکنی مگر اینکه یکی جاش خریده ب
قوانین مورفی چیست؟ آیا واقعیت دارد؟
وقتی جوراب پاته، حتما دمپایی دستشویی خیسه!، بارون روزی میاد که رفته باشی کارواش، تو ظرف آجیل اولین چیزی که میخوری بادوم تلخه، وقتی تو ترافیکی همیشه لاین بغلی خلوت‌تره ، وقتی دنبال چیزی می‌گردی قطعا تو آخرین قفسه است، اینکه ترافیک در مسیرت زیاد باشه یا نه بستگی به این داره که دیرت شده یا خیر، وقتی چیزی را دورمیندازی تازه بهش احتیاج پیدا میکنی، وقتی چیزی را گم کردی، پیداش نمیکنی مگر اینکه یکی جاش خریده ب
در شرف یک تغییر بزرگم و این به حد کافی ترسناکه. برای من. اما همونطوری که اولین موجای مهاجرت از مهر پارسال بهم رسیده و زندگیم رو زیر و رو کرده میدونم کهه ما بقی هم احتمالا موج های سهمناک تریه. اما! چکار می خوام بکنم؟ این ی تجربه ی جالب بود تا بفهمم که اگه بخوای ناراحت بمونی خواهی موند و بالاخره باید رهاش کنی. احتمالا اگه آگاه باشم به اتفاقی که قرره بیفته مشکلات کمتری خواهم داشت. مثلا حجم دلتنگی و حجم استقلال و غیره... همه اش یک دفعه بیاد سراغم. اما
آهنگ دیوانه ی داماهی رو دیشب شنیدم، قشنگه... مامان کلی وقته که دلش دم پخت میگو خواسته. غذایی که ما باهاش بزرگ شدیم. بوش رو میشنوم یاد مامان و مامان جونم میفتم. بوی امنیتش، بوی مادرانه اش بیشتر حس میشه تا ادویه های تند و تیزش. 
آهنگ داماهی، پوست کندن و تمیز کردن میگو ها [کار مورد علاقه من!]، بوی تمر و گشنیز و سیر، من رو برد به روزگار سکونت در نواحی نزدیک به جنوب. برد به بوشهر، شهر دوست داشتنی ای به مثابه ی گرگان... شهری که مجال نفس کشیدن و سر سبک کردن
نسخه اولیه هر چیزی مزخرفه ( ارنست همینگ وی )
 
تا به حال به این فکر کردید چرا این قدر افراد کمی موفق به نوشتن یک رمان        می شن ؟ یا این که چرا کمتر کسی پیدا می شه که از رمانی که نوشته راضی باشه ؟
واقعیت تلخه . چیزی که تقریبا همه نویسنده ها با اون مواجه می شن اینه که اولین نسخه کار واقعا افتضاحه!
ادامه مطلب
اول فکر می‌کردم خیلی خوب و دقیق دوروبری‌هام رو می‌شناسم و تا عمق مناسبی از افکارشون نفوذ دارم.
بعد نتیجه گرفتم نباید خیال کنم همه رو می‌شناسم و قبول کنم ممکنه آدما حیلی با اون چیزی که فکر می‌کنم فرق دارن.
حالا چی؟ حالا فکر می‌کنم اگه همه ذهنیتام رو معکوس و قرینه کنم، نتایجی که حاصل می‌شه خیلی به واقعیت نزدیکه.
هرچی بزرگتر می‌شم بیشتر می‌فهمم هنوز خیلی بچه موندم.
پ. ن. اول. از خوبیا بزرگ شدن هم اینه که می‌تونی عوض عقده‌های کودکیت رو دربیا
 
میثم ابراهیمی نوازش
دانلود آهنگ جدید میثم ابراهیمی به نام نوازش
Meysam Ebrahimi - Navazesh
ترانه و موزیک : منصور فرهادیان ؛ تنظیم : مصطفی مومنی
+ متن ترانه نوازش از میثم ابراهیمی
سخته براش دیوونه وار تب کنی / اما به جاش با فکرش شب کنی
روزاتو باش تلخه به جات یکی بیاد / دیوونگیت نیاد به چشماش
 

ادامه مطلب
 
میثم ابراهیمی نوازش
دانلود آهنگ جدید میثم ابراهیمی به نام نوازش
Meysam Ebrahimi - Navazesh
ترانه و موزیک : منصور فرهادیان ؛ تنظیم : مصطفی مومنی
+ متن ترانه نوازش از میثم ابراهیمی
سخته براش دیوونه وار تب کنی / اما به جاش با فکرش شب کنی
روزاتو باش تلخه به جات یکی بیاد / دیوونگیت نیاد به چشماش
 

ادامه مطلب
  
از زندگانیم گله دارد جوانیم
شرمنده جوانی از این زندگانیم
 
دارم هوای صحبت یاران رفته را
یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم
 
پروای پنج روز جهان کی کنم که عشق
داده نوید زندگی جاودانیم
 
چون یوسفم به چاه بیابان غم اسیر
وز دور مژده جرس کاروانیم
 
گوش زمین به ناله من نیست آشنا
من طایر شکسته پر آسمانیم
 
گیرم که آب و دانه دریغم نداشتند
چون میکنند با غم بی همزبانیم
 
ای لاله بهار جوانی که شد خزان
از داغ ماتم تو بهار جوانیم
 
گفتی که آتشم بنشانی ولی
+ این همه شهر ایران رو رفتم. تو چند تاشون زندگی کردم. تو نصفشون فامیل دارم. من گشتم، پیدا نکردم. شما هم نگردید، جایی مثل داش علی تو هیچ کجای ایران پیدا نمی‌شه. می‌دونم اسمش داداش علیه، اما من از بچگی گفتم داش علی و الان دیگه عوض نمی‌شه. اونایی که نمی‌دونن، یه بستنی‌فروشیه.
+ دیشب بعد از چهار سال دوباره تو اتاق خودم خوابیدم. ولی دیگه حس اتاق من رو نداشت، چون به جای فرشم و تختم و لباسام و استیکرام، وسایل دایی‌اینا توش بودن. هیچ حسی توم برنینگیخت
ریمیکس نرو
 
متن اهنگ نرو مسیح و ارش 
تکلیفمو روشن نکردش آخرش دارن همه حرف میزنن پشته سرشدیگه چقدر باید ازش دفاع کنم هر چی بگم هیشکی نمیشه باورش
چقدر بگم دلت هنوزم پیشمه دروغ بگم هم به خودم هم به همهباید یکم دیگه بهش فرصت بدم دور بشم از فکرایی که تو سرمه
نرو که تلخه حالو روزم برام سخته هنوزم بدونه تونرو واست چی کم گذاشتم کسی جز تو نداشتم به جونه تو , نرو
کاشکی میفهمیدی دله من با توئه این جای خالی تویه سینه م جا توئهگفتی که تقصیر منه باشه قبول گن
گاهی خواب اذیتم میکنه . تو بحرانی ترین موقعیتها از چیزهایی خبردار میشم که فهمیدنش به صلاح نیست و دنیای واقعی حجاب شده برای دیدنش ولی روح آشفته ی من میره و تو عالم رویا و به حقیقتی که از دید پنهانه نزدیک میشه. اون شبا از خوابیدن هم میترسم.
مثلا دوسال پیش که قرار بود جلسه بعدی خواستگاری رسمی و نهایی باشه و نهایت یک جلسه تا بله برون بمونه، تماس سه روز به تاخیر افتاد و من تو آشوب افتادم؛ شب خواب دیدم همه نشستیم و خواهر بزرگش درباره گذشته من با تردی
جلال‌آل‌احمدِ #زن_زیادی رو خوب می فهمم. این داستان روایت دختری هستش که به سختی بزرگ شده و به زور ازدواج کرده، اما گیر یه مرد نامرد افتاده و بعد از ۳۴ سال که خونه ی پدرش بوده، ۴۰ روز رفته خونه ی همسرش و کارشون بالا گرفته و دعوا شده و حالا برگشته خونه ی پدر و نشسته کنار حوض و داره با خودش صحبت می کنه. و حس می کنه تمام لوازم خونه دارن بدبختی هاش رو به رخش می کشن..تنهایی این دختر با ازدواج بیشتر می شه، تا بوده توی یک خانواده ی سنتی زندگی کرده و خشکی و
متن ترانه میثم ابراهیمی به نام نوازش

سخته براش دیوونه وار تب کنیاما به جاش با فکرش شب کنیروزاتو باش تلخه به جات یکی بیاددیوونگیت نیاد به چشماشتنهایی شب بشکنی تو خلوتت آخرشم خیابونا هم صحبت دردات بشنسخته که اشکات هم قدم شه با بارونای این شهرچقدر با عشق موهاشو میکردم نوازش رقصید همه جوره به سازشاین دل دیوونه ولی یه لحظه هم نبود حواسش ...چقدر با عشق سپردم این دلو یه جا بش فکر نمیکردم نخوادشرفت تموم خوبی هام ده آخه این نبود جوابش ...هیچکس قد من ع
نشستم کف پژوهشگاه و منتظرم آخرین تست امسالم رو بزارم و پرونده ی سال اول کار ارشدم رو ببندم. انگار چقدر تو ۳۶۰ روز گذشته نتایج دلچسبی داشتم، یا مثلا دروازه های علم رو به تنهایی چند وجبی جا به جا کرده باشم که میخوام پایانش رو رسما اعلام کنم... علی ای حال نشستم و منتظرم سلول ها بپزه تا آخرین جواب رو لوله کنم و بر فرق! جهانیان فرو کرده و برم خونه و بالاخره به کمپین #هموطن_در_خانه_بتمرگ بپیوندم و با پفک و زیر شلواری جلف و صد گیگ اینترنت وزیر جوان! به ا
سلام من!
الان که داری اینو میخونی داری دوران ابتداییتو میگذرونی!
یه دختر شیطون ریزه میزه ای:دی
و البته پر حرف.. 
اگه حرفی تو دلت میموند و ب مامانت قبل خواب نمیگفتی خوابت زهر میشد زهر! 
رفتی راهنمایی..تو اون دوران برنده فلان مسابقه شدی و الان؟
باید بگم دوباره رفتی تو مسیر همون مسابقه منتها با نوع مدل دیگ و اون شده یکی از تنها دلخوشیات تو شهر غریب شاید..
دوران راهنمایی مسیرتو خارج از المپیاد کردی..
و دلخوری دبیر و.. 
نمیدونم کی بود کی شد ک دیگ نگفتی
فهرست این چهار یادداشت
3. چرا یادداشت های 3 گانه!؟؟؟      (کلیک )3.پارت اول - ویروس کرونا کووید 19   ( کلیک )3.پارت دوم = احلام                       (کلیک )3.پارت سوم = قربانی های اجباری  ( کلیک )
 
 
اول تصویر 2 تا پست رو میذارم و این پست متاسفانه مربوط میشه به حادثه هواپیمای اکراینی که اشتباها مورد هدف قرار گرفت و ... خب این ماجرا خیلی تلخه . اما قبل اون یه موضوع دیگه رو هم بگم که بک گراند پست معلوم باشه . کامنتی که در اون پست گذاشتم قریب به مضمون زیر هست .
 
مت
بیشتر از همیشه حسم به نوشتن میجوشه ولی واقعا نمیدونم چی بنویسم که خوب باشه؟بزارید یکمی از اتفاقای این چند روز بنویسم.نمیدونم آدما چرا یه کاری میکنن که دوست‌داشتنشون رو میندازی تو جوب و با هر بار دیدن اون آدم حس تنفر تو وجودت میجوشه؟میدونم اون حالش بده،و دلیلشم نمیدونم.ولی از وقتی پی بردم آدم ضعیف و دوروییه،کسی که همه آدم مهربونی میدوننش ولی دروغ‌گویی بیش نیست،دیگه بهش فکر نمیکنم.میتونست با یه ببخشید ساده مانع همه این اتفاقات بشه ولی خود
خلاصه ک چقد هیچ کس نیست. 
میتونم اینجا بیام از کارایی که این روزا درگیرشم بگم، از اینکه درسام سنگین شده یا مشغول به کار شدم. اما اینا رو همین دور و بریام هم میدونن، اینجا بگم تکرار اضافاته.
عوضش انقد نگفته دارم که میتونم تا صبح بنویسم و تموم نشه. اما انرژی میخواد گفتنشون. اصن چیزی رو ک انقد تو خودم نگه داشتم بگم ک چی؟
اینجا کلا بخش تاریک ذهنم فعال میشه و نوشته ها تلخه. این تلخی رو جای دیگه ای نمیتونم دور بریزم. انگار بلاگم زباله دونی تلخیات ذهنم
مشکلم این هست که وقتی صحبت میکنم حرف های بدی میزنم که طرف مقابل رنجیده میشه... دلش میشکنه و یا همیشه حرفم توی ذهنش میمونه، یعنی رنجیدگی خاطر براش میاره و خوب خیلی اذیت میشن ...
به من میگن خیلی غر میزنی و واقعا گاهی زبونم تلخه...، همیشه من شروع کننده نیستم ولی به حرف زدن ادامه میدم و بعد ...
راستش برای بقیه احترام زیادی قائل نمیشم و این آزار دهنده ست، خواهر بزرگترم خیلی در حقم خوبی کرده، یعنی ۱۰۰ برابر بقیه خواهرها، یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید، یه
آق ننه ته مره کلاغ هاکردی
نوده محله ره یلاق هاکردی
آق ننه دریا او دره، مه دل آرزو دره
مگر جای دیگر سراغ هاکردی
مه دل مثل راغون داغ هاکردی
آق ننه دریا او دره، مه دل آرزو دره
دل من کوره آهنگریه
مه سینه پایمال آهنگریه
آق ننه دریا او دره، مه دل آرزو دره
عجب سر بکشیمه ته کام تلخه
نصیبم رنج و درد دیگریه
آق ننه دریا او دره، مه دل آرزو دره
‹‹جیرجیرک به خرس گفت: عاشقت شده‌ام. خرس پهلویش را خاراند و پاسخ داد: از خواب که بیدار شدم درباره‌اش حرف می‌زنیم. خرس به خواب زمستانی رفت و ندانست که عمر جیرجیرک فقط سه روز است.››
این داستان این روزهای منه که زندگیمو موکول کردم به بعد. بعدی که معلوم نیست کی برسه. شاید وقتی سپیده بزنه و دنیام روشن بشه دیگه اینی نباشم که الان هستم و دیگه اینی رو نخوام که الان میخوام! یا خیلی‌ها دور وبرم  دیگه اینی نباشن که الان هستن. شاید خیلی سخت گرفتم همه چی
این روزها که زمانِ انتخاب رشته هست، من چندتا کامنت خیلی دلگرم‌کننده دریافت کردم. کامنت‌هایی که البته از طرفی باعث شدن که من بترسم؛ اون هم خیلی زیاد! اگر که به هر دلیلی تصمیم دارین توی رشته‌های علومِ پایه تحصیل کنین، این پست رو بخونین:
کنکوری‌ها حواستان باشد جوگیر نشوید؛ در علم جایی برای جوگیرها نیست!
این پست صادقانه‌ترین و واقع‌نگرانه‌ترین نوشته‌ای هست که شما می‌تونید در سرتاسر وبِ فارسی درباره‌ی رشته‌ی فیزیک پیدا کنید. کمی تلخه، ز
بعد از بیست سال بشینی پای تلویزیون ببینی که مثل آب خوردن با عوض کردن اسم و روز و مجری، دارن حذفت رو توجیه می‌کنن. تلخه... به نظرم این عکس مصداق بارز تجاوز به فرزند در جلوی چشم میلیون‌ها انسان‌ه. کاش بترسیم از تجاوز، از ناحق، از مرگ اخلاق.
با اطمینان می‌تونم بگم که در حلبی تایم تاریخ قرار داریم... از اون دوره‌های تاریخی که بعدها آیندگان درباره‌مون داستان‌های تلخ می‌نویسن، تئاترهای تراژیک می‌سازن و با تصاویر سیاه‌‌وسفید روایت‌مون می‌ک
دانلود ریمیکس مسیح و آرش AP نرو
سوپرایز بزرگ جوان ریمیکس ، دانلود ریمیکس مسیح و آرش AP بنام نرو با متن و دو کیفیت عالی
[ ریمیکس : دیجی محمد ]
Download New Remix Masih & Arash AP Naro With Text And Direct Links 320 & 128 In Javan Remix
هم اکنون می توانید ریمیکس جدید مسیح و آرش AP را دانلود نمایید.
جدیدترین ریمیکس مسیح و آرش AP، نرو نام دارد.
ریمیکس این اثر به عهده دیجی محمد می باشد.
امیدوارم از ریمیکس لذت ببرید.
با آرزوی بهترین ها برای این دو خواننده جوان.
متن آهنگ نرو مسیح و آرش AP
تکلی
دانلود آهنگ جدید عرفان لسان یه روزی میرم
Download New Music Erfan Lessan Ye Roozi Miram
آهنگ جدید عرفان لسان بنام یه روزی میرم
این روزا حتی پیش تو احساس غربت میکنم باید تورو ترکت کنم یه روزی قطع کنم
اون قدر تلخه نفس هات که بخوام از دستت برم یه جوری تا کردی با من حس میکنم مسافرم
 
ادامه مطلب
بدون قلیون و چُپُق، قهوه‌چی
نشسته بی‌حال و عُنُق قهوه‌چیبراش نداره آسمون قشنگیچاییِ زعفرون نداره رنگیخیالش از زیاد و کم خالیهتختِ کنار حوض هم خالیهگم شده از تو سینیا قندونشاون لبای شبانه‌روز خندونشبه چشمِ حوصله‌اش هوا برفیهقُل‌قُلِ آبِ جوش، پرحرفیهزنگ‌میزنن، نمیشنفه صدارونمیشنفه زنگ پیامکاروخسته شده، دیگه نداره اصلاحالِ جواب‌دادن به مشتی حسندلِ لیوانای حصیری خونهتلخه شبیه قهوه، قهوه‌خونهدرنمیاد صدایی از قنارینمیخونه رادیو
من از اون دسته آدمای «تافته جدا بافته»ام
من از اون آدمای «متضاد رو مخی»ام
مثلا،فکر میکنم نرگس صرافیان طوسی و قاضی نظام و صابر ابر صرفا آنلاین‌نویس هستن.
من «بیشعوری» نخوندم،«نیچه» و افکارشو قبول ندارم.
به نظرم «ملت عشق» شاهکار ادبی نبود.
«رادیو چهرازی» یه پادکست معمولی بود.
عاشق پنیرم ولی «پیتزا» خیلی دوست ندارم.
به نظرم «قهوه» اصلا خوشمزه نیست،یه نوشیدنی با ظاهری قشنگه،خستگی رو هم رفع نمیکنه.هیچی جای «چایی» رو نمیگیره.
بعضی موقعا ترجیح
حقیقتش یه چیزی که از هفته پیش سرش حرص میخورم
اینه که
من از محمد یه کمی پول قرض گرفتم. ولی اولا تا اومدم اینجا پول های ایرانم رو دادم همه رو براش انتقال دادن
هم بهم قرض داشت
بهش پول داده بودم و بارها از منجلاب و بدبختی نجاتش داده بودم
ولی دوست داشتم بهش بیشتر کمک کنم.
بدون اینکه دینی به گردنم باشه دوست داشتم اینکارو انجام بدم.
این جدی گرگ زاده هیچ کمکی در این راستا نکرد.
نه تنها هیچ کمکی نکرد
بلکه برگشته عین این عقده ایا ایمیل زده میگه تو با پول پ
تو این مدت برای بار هزارم هم که شده، کاسه‌ی حقیر و کوچیک بغضم رو با چشم میبینم که داره ذره ذره پر می‌شه و جوری بی همتا و سوای از بار های قبل می‌خواد طور بدتری بشکنه.
من تو زندگی چیزی بودم که نباید، کسایی رو روندم که نباید، به طور خلاصه الان ها دارم میفهمم ادبیات زندگی رو پاک بیسوادم. خب تلخه دیگه. این که آدم به عمق رزالت‌‌ها و بدی‌ها و فقدان‌‌هاش پی ببره. میگن پنهون کارم، شاید هستم، میگن میپرم ، کتمانش سخته، تلخم،‌ میپرم، میگن آبروریزی می
 
میکس و مسترینگ: مسعود جهانی | تنظیم: مصطفی مومنی | ترانه سرا و آهنگساز: منصور فرهادیان
New Music Meysam ebrahimi Called {NAVAZESH } Direct Links & TEXT In DibaMusic
متن آهنگ نوازش از میثم ابراهیمی :
سخته براش دیوونه وار تب کنی اما به جاشبا فکرش شب کنی روزاتو باهاش
تلخه به جات یکی بیاد دیوونگیت نیاد به چشماش
تنهایی شب بشکنی تو خلوتت
آخرشم خیایونا هم صحبت دردات بشنسخته که اشکات هم قدم شه با بارونای این شهر
چقدر با عشق موهاشو میکردم نوازش
رقصید همه جوره به سازش
 
♫ دانلود آه
میکس و مسترینگ: مسعود جهانی | تنظیم: مصطفی مومنی | ترانه سرا و آهنگساز: منصور فرهادیان
New Music Meysam ebrahimi Called {NAVAZESH } Direct Links & TEXT In DibaMusic
متن آهنگ نوازش از میثم ابراهیمی :
سخته براش دیوونه وار تب کنی اما به جاشبا فکرش شب کنی روزاتو باهاش
تلخه به جات یکی بیاد دیوونگیت نیاد به چشماش
تنهایی شب بشکنی تو خلوتت
آخرشم خیایونا هم صحبت دردات بشنسخته که اشکات هم قدم شه با بارونای این شهر
چقدر با عشق موهاشو میکردم نوازش
رقصید همه جوره به سازش
 
♫ دانلود آهن
با محیا داشتیم در مورد چگونگی خریدن یک وسیله الکترونیکی هفتصد دلاری (گوشی آیفون ایکس‌آر) حرف می‌زدیم. دیدیم اگر هرچی نقدینگی داریم و نداریم رو با حقوق و طلب‌های مونده از سال قبل، جمع کنیم؛ باز هم سخت میشه معادل ریالی هفتصد دلار رو جمع کرد. از اون طرف توی ذهنم داشتم به این فکر می‌کردم که هفتصد دلار، پارسال همین موقع، کمتر از سه میلیون تومن بود و خیلی دست‌یافتنی. چی شد توی این یه سال مملکت‌مون؟بعد نشستیم با هم حساب کردیم اگر ما از اول ازدوا
آهنگ جدید محسن یگانه بنام دیوار (ورژن جدید)متن آهنگ + دانلود با بالاترین کیفیت در ادامه مطلب...
 
 
شعر، ملودی و تنظیم: محسن یگانهمیکس و مستر: آرش پاکزادمتن آهنگ
 
ما بی تفاوت زندگی کردیماین زندگی کردن خودش جنگهما کوه بودیم رو به روی همخاطرمون از هم یه مشت سنگه
از اون همه احساس بین ماحسی به جز عادت نمی مونهما داغ بودیم و نفهمیدیمچیزی از این حالت نمی مونهچیزی از این حالت نمی مونه
تو این اتاق تنگ و دل گیرمتا باقی عمرم یه جور سر شهمن از خودم فاصله م
 مامان بزرگ دوستم همیشه میگه موهای آدم از دل آدم تغذیه میکنه، اگه میخوای حال یه آدمو بفهمی حال موهاشو ببین.فکر میکنم موهای من مستقیم از توی قلبم رشد میکنند که هروقت قلبم ناآروم میشه موهام شروع میکنند به‌ ریختن. حال این روزهامو اگه بخواید بپرسید بذارید از حال موهام بگم براتون...خوب نیست حال موهام. این چند روز ریزش شدید مو گرفتم...کف حموم و اتاق و تخت و بالشتم بازار شام موهامه.خیلی بلدم خودمو بزنم به اون راه و حواسمو با کتاب و فیلم و ویلون و خیال
امروز برای اولین بار در عمرم دیدم یکی از شلوارام یه کم بهم گشاد شده! فک میکنم از همون زمانی که به دنیا اومدم تا قبل این مسئله همیشه وزنم رو به رشد بوده و تا حالا فقط کوچیک شدن لباسام رو تجربه کرده بودم.
دیشب سرگذشت ندیمه رو تموم کردم. کتاب واقعا خوبیه. منو به فکر فرو میبره. داشتم فکر میکردم "زن" یعنی چی؟ واقعا من چی هستم؟ منظورم از دید جنسیتمه... یه جا عمه لیدیا میگه "معمولی" اونیه که بهش عادت کردی! وقتی به این شرایط عادت کنی، این میشه معمولی!
فک میک
تو هر مقطعی خودمو متعلق به جو و آدما نمیدونستم و تو فکر و تلاش برای جدایی بودم، جدا شدن از نوع اوج گرفتن شاید... و بعد از گذر تمام چیزی گه تو مقطع جدید باهام بود، خاطرات مقطع قبلی بود که به زور! تو ذهنم نگه میداشتم و مرورشون میکردم
دوران راهنمایی خب خیلی به اصطلاح شاخ! بودم، شهرمون خیلی کوچیک بود و هست، اما صرفا نه از نظر ابعاد... بیشتر از نظر بعد روحی و شخصیتی و فرهنگی آدماش که خب منم همینجا بزرگ شدم البته... ۳ سال راهنمایی دوران درسی خوبی واسم بود
روز 24 مرداد 98 رو نمیتونم تحت هیچ شرایط فراموش کنم.
یادمه پادگان نخبگان که بودم میخواستم از خاطراتم توی وبلاگم بنویسم اما اولین مطلبم بعد از این همه مدت تلخه تلخ.
هنوزم نمیتونم هضمش کنم و این دو روز فقط کارم شده قدم بزنم و فکر کنم و سیگار بکشم.
چقدر رویا داشتم اما فعلا همه باید بایکوت کنم.
روز پنج شنبه با هم قرار داشتیم. دو هفته بود اصلا ارتباط نداشتیم. میدیدم واتس آپ آنلاینه اما جواب منو نمیده. 
کلی ذوق داشتم و همو دیدیم. خیلی منطقی و مثل دو تا ت
دانلود آهنگ مرتضی پاشایی روزای سخت | متن و بهترین کیفیت
ترانه زیبای زنده یاد مرتضی پاشایی بنام گریه روزای سخت همینک آماده دانلود است
Exclusive Song: Morteza Pashaei | Roozhaye Sakht With Text And Direct Links In jazzMusics.blog.ir
متن آهنگ مرتضی پاشایی روزای سخت
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
بارون صدای احساسه دل بارون چشات میشناسهتو رو از دست دادم توی لحظه آدم دنیاشو میبازه ♫♪تلخه سکوته این خونه آخه غیر از خدا کی می دونه ♫♪تو دلم آتیشه با تو بهتر میشه حال این دیوونه ♫♪
جاز موزیک
این رو
بدون هیچ نظم و ترتیب خاصی روبه‌روم نشسته بودن. زنده‌هاشون با پای خودشون اومده بودن، مرده‌هاشون رو هم من از قبر کشیده بودم بیرون. دیگه توان خوندن یه خط از نوشته‌هاشون رو نداشتم. جگر زلیخا چیه؟ تاروپود لاجونی که اسمش دل بود، از قلم این‌ها به این روز افتاده بود. اون وقت بعضی‌هاشون مبهوت داشتن اطراف رو نگاه می‌کردن، بعضی‌ها داشتن با هم پچ‌پچ می‌کردن و قشنگ معلوم بود من اصلاً جایی توی حرف‌شون ندارم، بعضی‌هاشون هم داشتن چرت می‌زدن. فکرش ر
بدون هیچ نظم و ترتیب خاصی روبه‌روم نشسته بودن. زنده‌هاشون با پای خودشون اومده بودن، مرده‌هاشون رو هم من از قبر کشیده بودم بیرون. دیگه توان خوندن یه خط از نوشته‌هاشون رو نداشتم. جگر زلیخا چیه؟ تاروپود لاجونی که اسمش دل بود، از قلم این‌ها به این روز افتاده بود. اون وقت بعضی‌هاشون مبهوت داشتن اطراف رو نگاه می‌کردن، بعضی‌ها داشتن با هم پچ‌پچ می‌کردن و قشنگ معلوم بود من اصلاً جایی توی حرف‌شون ندارم، بعضی‌هاشون هم داشتن چرت می‌زدن. فکرش ر
✉️نمیدونم چه حکمتیه،با اینکه چهار سال از فارغ التحصیلیم میگذره هنوز بعضی وقت ها خواب میبینم چند تا واحد پاس نشده دارم و هنوز فارغ التحصیل نشدم ! و چقدر عذاب میکشم سر این قضیه تو خواب.جالبه بعضی وقتها تو بیداری هم این حس بهم دست میده :| مثلا یه ندائی تو سرم میگه : پس کی میخوای بری سراغ فلان واحد؟ حالا فلان واحد چیه؟واحدی که هیچ ربطی به رشته من نداره
امیدوارم دیروز و امروز جزو اخرین روزهای عمرم بوده باشه که بهت فکر کردم.فکر کردن بهت اذیتم میکنه.
#سردارچقدر دوست داشتم این خبر شایعه باشه...صبحِ زود این خبر برام مثلِ یه شوکِ سنگین بودخبرها رو می‌بینم و باز باورم نمی‌شهانگار یه خوابِ تلخهکاش بیدار می‌شدیم و می‌گفتن: سردار شهید نشده... اشتباه شده... کاش... اما...چقدر خورشید ِصبحِ امروز غم‌انگیز طلوع کردو چه غروبِ غم‌انگیزتری داشت این جمعه...دلم خیلی گرفته... چقدر واژه‌ها حقیرن برای نوشتن درباره‌ی آدمی که آدمیت رو به تمام داشت#سردار_سلیمانی یکی از کسایی بود که فارغ از هر مرزبندی‌ای دوستش
 
امروز ۲۹ آذر نود و هشته! خیلی روز خاصی نبود 
یه جمعه ی معمولی و آروم که همین البته چیز خیلی خاصیه
دیگه مدتیه وقتی از زیر پلی که همیشه با پ قرار میذاشتیم رد میشم با نگاه دنبالش نمیگردم 
ینی راستش از اون شبی که عین بهم گفت پ دوست دختر داره دیگه یهو همه چی خاکستر شد مثه یه زغال خیلی سوخته بود گمونم
بعدش اون روزی که رفتم کتابخونه و دختره رو با پ دیدم اول قلبم افتاد بعد حسابی دختره رو نگاه کردم 
یه خط نورو خوندم یه نگاه به دختره کردم 
داشتم خل میشدم
رزرو هتل 2 ستاره در تبریز
چکیده مطلب
سفر به تمام نقاط ایران برای گردشگران اهمیت بسیاری دارد.گردشگرانی که قصد دیدن وجب به وجب کشور عزیزمان ایران را دارند، بدون شک نیز اقامتگاه برایشان اهمیت دارد.در مقاله پیش‌رو چگونگی رزرو هتل 2 ستاره در تبریز را خواهیم داشت.با مسافر سلام همراه باشید.
گردشگری تخصص ما و مشاوره سفر رسالت ماست.
آنچه در این مطلب مطالعه خواهید کرد:
دانستنی‌های تبریز
جغرافیا تبریز
بهترین زمان سفر به تبریز
چگونگی رزرو هتل در ت
بیماری دیابت یکی از بیماری هایی هستش که همه در معرض ابتلا
به آن هستیم و بعضی از افراد از همین بیماری رنج میبرند و حتی بعضی وقت ها موجب
قطع عضو میشود :(
ولی قارچ گانودرما این موضوع رو حل کرده ! :) .
قارچ گانودرما بیشتر از 150 نوع آنتی اکسیدان داره که میان رادیکال های آزاد تو
بدن رو که باعث همین دیابت و کلی بیماری دیگه هستن رو از بین میبره ! و شما در عرض
3 الی 6 ماه به ططور کامل و قطعی درمان میشید :)
قارچ گانودرما چون به شدت تلخه (1000 برابر چای ) به خاطر همین
حضرت یوسف(ع) بعد از آزاد شدنش از زندان، به نزدِ حاکم مصر رفت و برای انجامِ وظیفه اعلام آمادگی کرد...
اون هم نه هرکاری، بلکه کاری که می‌دونست در توانش هست و در موردش علم و آگاهی و توانایی داره!
"قال اجعلنی علی خزائن الارض، انی حفیظ علیم"
(یوسف) گفت: مرا سرپرست خزائن این سرزمین قرار ده، زیرا من نگهبانِ دانایی هستم. / سوره یوسف، آیه ۵۵
افضلیت یعنی اینکه تو هرکاری تخصص و تعهد لازم وجود داشته باشه...
حالا میخواد دکتر باشه یا کارگر...!!
اگر ذره ای وجدانِ ک
پلی لیست Life sucks اسپاتیفای داره پخش میشه
هیچ وقت پل های پشت سرت رو خراب نکن. لحظه دست کشیدنت، دقیقا همون لحظه شکسته.
درس شاید جزء کوچیکی از زندگی باشه، ولی بالاخره یکی از عرصه های امتحان خودم بوده و هست. الان تو نقطه ای هستم که حس میکنم دیگه نمیتونم بیشتر از این غرق بشم و اعتراف میکنم که شکست خوردم؛ اون هم از خودم.
نرفتن امتحان X شاید بزرگ ترین تصمیم اشتباه تحصیلیم بود که تا حالا گرفته بودم و همچنین نخوندن و نرفتن امتحان دوم Y و حذف کردنش، صحبت کر
پام رو می زارم روی پوستر فیلم #قصر_شیرین که چسبوندن کف زمین و زل می زنم به سبزیِ المانِ میدون انقلاب. مهر دوسال پیش که اومدم تهران، وانستادم اینجا و به خودم نگفتم مرسی که #دانشگاه_تهران قبول شدی، مرسی که روزی ۱۲ ساعت توی کتابخونه حرم درس می خوندی، مرسی که تلاش کردی و کم خوابیدی و حتی بعضی شب ها کم خوردی که خوابت نبره تا بیشتر بخونی، مرسی که غم و غصه از در و دیوار می ریخت ولی مرد عمل بودی. الان بابت همه مرسی نگفتنا، وایسادم میدون انقلاب و زل زدم ب
گانودرما
یه نوع قارچیه که بیش از ۱۵۰ نوع
آنتی اکسیدان داره! آنتی اکسیدان چیه؟
آنتی
اکسیدان ، میاد رادیکال های آزاد که تو بدن تولید میشن رو از بین میبره ! رادیکال
آزاد چیه؟
رادیکال
های آزاد هم مولکول های ناپایدار تو بدن هستن که برا پایدار شدن میان با سلول های
بدن واکنش میدن و باعث به وجود امدن سلول های سرطانی و تومور میشن.

این آنتی
اکسیدان ها میان رادیکال های آزاد تو بدن رو پیدا میکنن و باهاشون واکنش نشون میدن
و اونا رو به حالت پایداری میرسونن
حالم اصلا خوب نیست
و میدونم چقد دارم با هممممه ی ادم های اطرافم بد حرف میزنم...از خانواده تا دوستام...
دست خودم نیست از دزفول و از توی این خونه بودن نفرت دارم...از طعنه ها و تیکه هایی که بهم میندازن...دوست دارم از دستشون فرار کنم برم جایی که هیچکسو نبینم!
دوست ندارم اصن بیام این شهر لعنتی...با ادمای لعنتی ترش!
دارم به این فکر میکنم اصن برم امریکا با ویزای سینگل که اگه بخوامم نتونم برگردم! :/
وحشی شدم...به شدت اخلاقم بده!
دندون پزشکی و عادتای دخترونه هم
گانودرما چیه؟
گانودرما
یه نوع قارچیه که بیش از ۱۵۰ نوع
آنتی اکسیدان داره! آنتی اکسیدان چیه؟
آنتی
اکسیدان ، میاد رادیکال های آزاد که تو بدن تولید میشن رو از بین میبره ! رادیکال
آزاد چیه؟
رادیکال
های آزاد هم مولکول های ناپایدار تو بدن هستن که برا پایدار شدن میان با سلول های
بدن واکنش میدن و باعث به وجود امدن سلول های سرطانی و تومور میشن.
این آنتی
اکسیدان ها میان رادیکال های آزاد تو بدن رو پیدا میکنن و باهاشون واکنش نشون میدن
و اونا رو به حالت پا
دانلود آهنگ جدید  شاهین نجفی  به نام بلم + تکست و متن آهنگ
Download Ahang Shahin Najafi-  Belam  + Direct Links + Text
 
 
آهنگ جدید شاهین نجفی و حبیب مفتاح با نام بلم « بِلَم »  را در نیو_موزیک 
 
 
 
برای دانلود آهنگ لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید
تکست آهنگ شاهین نجفی بنام  بلم:
  ♬♪♪♫♪♬
هرکجا دردی‌ست دوا اونجا بره
هرکجا فقری
هرکجا مشکل جواب اونجا بره
هرکجا کشتی‌ست
تلخه خوابشون ساحل هل میده قامت قایقارو
مردن توی شیفت کاری
دستا تاول زخمای ناب
بیل زدن به ز
دانلود آهنگ جدید  شاهین نجفی  به نام بلم + تکست و متن آهنگ
Download Ahang Shahin Najafi-  Belam  + Direct Links + Text
 
 
آهنگ جدید شاهین نجفی و حبیب مفتاح با نام بلم « بِلَم »  را در نیو_موزیک 
 
 
 
برای دانلود آهنگ لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید
تکست آهنگ شاهین نجفی بنام  بلم:
  ♬♪♪♫♪♬
هرکجا دردی‌ست دوا اونجا بره
هرکجا فقری
هرکجا مشکل جواب اونجا بره
هرکجا کشتی‌ست
تلخه خوابشون ساحل هل میده قامت قایقارو
مردن توی شیفت کاری
دستا تاول زخمای ناب
بیل زدن به ز
متن های زیبای عاشقانه برای تبریک ازدواج
نه پهلوان هستی نه گردن کلفت محل! اما وقتی کنارم هستی…
در مقابل نگاه چپ غریبه ها،چه پناه امنیست برایم حضورت

برخی آدما هستنکه وقتی گرفتارشون میشیدیگه از آزادی بدت میادمانند تو i love u

نازنیستی امانازنین منی به فکرم نیستی امارویای منی حرفات
تلخه اماعسل منی بامن نیستی امانفس منی دوستت دارم چون عشق منی

شنیدن کلمه ”دوستت دارم” از همسر وقتی قشنگه که خودش بهت بگه
نه با زور …
نه با اخم …
و نه با تاکید؛
حت
گانودرما چیه؟

گانودرما یه نوع قارچیه که بیش از ۱۵۰ نوع آنتی اکسیدان داره! آنتی اکسیدان چیه؟

آنتی اکسیدان ، میاد رادیکال های آزاد که تو بدن
تولید میشن رو از بین میبره ! رادیکال آزاد چیه؟

رادیکال های آزاد هم مولکول های ناپایدار تو بدن
هستن که برا پایدار شدن میان با سلول های بدن واکنش میدن و باعث به وجود امدن سلول
های سرطانی و تومور میشن.

این آنتی اکسیدان ها میان رادیکال های آزاد تو
بدن رو پیدا میکنن و باهاشون واکنش نشون میدن و اونا رو به حالت
دانلود فیلم مصاحبه یاس با شبکه آلمانی + پخش آنلاین + متن مصاحبه
♬♪♪♫♪♬
Download Mosahebeye Yas Ba Shabakeye WDR Alman
دانلود کلیپ مصاحبه یاس با شبکه WDR 
برای دانلود مصاحبه ی جدید یاس 2020 لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید
متن مصاحبه یاس با شبکه آلمانی:
- مجری  : یاسر جان . خوش اومدی به اینجا چرا انقدر طول کشید اومدنت به آلمان- یاس : آره خیلی طول کشید دیگه توی این سالها یعنی اصلا کلا اولین بارمه که اومدم آلمان یعنی تا حالا نیومده بودم خیلی باحاله خیلیم قشنگه!!
- مج
۱) صبح با عجله تو کمد دنبال لباسم می‌گشتم و پیدا نمی‌شد، ناچاراً سارافون آبی آسمونیم که خیلی وقت بود دیگه نمی‌پوشیدم و حتی برام تنگ شده بود رو پوشیدم و رفتم تو حیاط ؛ به محض دیدنم با تعجب میگه "چقدر لاغر شدی دختر!" یه نگاهی به خودم انداختم و تازه یادم اومد که این لباسه برام تنگ شده بود ولی الان نه تنها تنگ نیست کم‌کم داره گشاد هم میشه! بهم میگه:
_چکار کردی که لاغرتر و سفید‌تر شدی؟! _ برای سفید شدن که الان چند روزه همش تو اتاق خوابیدم و کمتر حتی
بامدادِ..
یه بامدادِ دیگه اما نه از نوعِ خمارش
یه بامدادِ دلگیر
یه بامدادِ سرد که همه از سرمای آزاردهنده ش به خونه های گرمشون پناه بردن و احتمالا اکثرا خوابن یا دارن می خوابن
من اما انقدر احساس خفگی می کنم که یکی از پنجره ها رو بی اعتنا به سرما باز گذاشتم و نشستم زیرش
و بجای خوابیدن، دارم فکر می کنم..
بقول سهراب: جهان آلوده ی خواب است و من در وهم خود بیدار..
بیدارم و فکرم مثل همیشه حسابی درگیر و مشغوله
نمی دونم به چی و به کی
یه جورایی به همه جا و به
 گن گیشکت؟اینقدر که از عمد و مسخره بازی گفته بودم گنگیشک حالا جلوی اینم سوتی دادم! ولی به روی خودم نیاوردم و گفتم:- بله! کوش؟لبشو گاز گرفت که نخنده و گفت:- شرمنده! مرده بود ... انداختمش توی زباله ها ...با ناباوری نگاش کردم ... خونسردانه شونه بالا انداخت ... آراگل شونه مو فشار داد و گفت:- برو بشین جلوی شومینه ... سرما می خوری به خدا ...دست آراگل رو پس زدم و گفتم:- دروغ می گی!- دروغم چیه؟ می تونی بری ببینش ...چونه ام شروع کرد به لرزیدن ... طاقت دیدن مردن حیوونا ر
یک. من عاشق این دخترم که بخشی از زندگیش که به پخت و پز مربوط میشه به من وابسته شده! سر هر وعده غذایی زنگ می زنه می پرسه می خوام فلان غذا رو درست کنم چه جوریه!؟ درجه سولاردام واسه لازانیا باید رو چی باشه!؟ میای خونمون کیک درست کنیم!؟ #مریم دو. امروز وسط پرس زدنام تو نت نمی دونم چی شد یهو سر از سایت یه کارگزاری بورس در آوردم و توش ثبتنام کردم. آخرش پیام داد برای ادامه روند ثبتنام با مدارک تشریف ببرید دفتر کارگزاری قرار نبود اینجوری بشه! از اینجا به
نصفه شب ها،همه چیز فرق می کند.انگار اصلا در دنیای دیگری هستم که به دنیایی که قرار است بعد از طلوع خورشید ببینم چندان ارتباطی ندارد،شاید بهتر است بگویم هیچ ارتباطی ندارد.نصفه شب ها دیگر آن دغدغه های بیهوده ی روزانه خبری از آدم نمی گیرند.نصفه شب ها همدمت به جای صدای بلند تلویزیون،صدای جیرجیرکی است که بی وقفه می خواند.
نصفه شب ها اانسان بیشتر به  گذشته فکر می کند.یاد همه ی رفقایی می افتد که خیلی وقت است از آنها خبری ندارد.حتما خوشحالند که خبری ن
علی رغم همه ی تلخی ها و خستگی ها و استرس هاش ولی امروز پر بود از خوشحالیامروز از ۶ و چهل دقیقه صبح روزم شروع شد .بیدار شدم چون ساعت ۷ با یکی از مسئولای موسسمون جلسه داشتم و نمیخواستم خستگی بهونه ای بشه برای بدقولیم .جلسه ناجوانمردانه ای بود و تا ساعت ۸ ادامه پیدا کرد.خوب مرحله ی بعدی رفتن به جلسه با خانم باغبان تو شرکت بود . اما تمام انرژی و انگیزه و جون من سر جلسه ی صبح گرفته شده بود میدونستم این اولین سختی نیست و اخرینش هم نخواهد بود میدونستم م
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله :إنَّ الله وَ ملائکَه یُصَّلَونَ عَلَی خِوَانٍ عَلیهِ مِلحٌ و خَلٌّ
پیامبراکرم صلی الله و علیه و آله می فرمایند: خداوند و پیامبرش درود می فرستند برسفره ای که در آن نمک و سرکه است.
سرکه خورش پیامبران:
خوردن سرکه (عموما، چه با نان و …) توصیه و مدح شده است. سرکه غذای معروف پیامبران میباشد و آن را با روغن زیتون مصرف میکرده اند.پیامبر (صل الله علیه وآله )آن را بهترین خورشت (یعنی چیزی که نان را در آن فروبرده و میخورند) د
علی رغم همه ی تلخی ها و خستگی ها و استرس هاش ولی امروز پر بود از خوشحالیامروز از ۶ و چهل دقیقه صبح روزم شروع شد .بیدار شدم چون ساعت ۷ با یکی از مسئولای موسسمون جلسه داشتم و نمیخواستم خستگی بهونه ای بشه برای بدقولیم .جلسه ناجوانمردانه ای بود و تا ساعت ۸ ادامه پیدا کرد.خوب مرحله ی بعدی رفتن به جلسه با همکارم درمورد کار جدیدمون بود . اما تمام انرژی و انگیزه و جون من سر جلسه ی صبح گرفته شده بود میدونستم این اولین سختی نیست و اخرینش هم نخواهد بود میدو
کبد یکی از اندام های حیاتیه بدنه که بیش از ۵۰۰ تا وظیفه تو بدنمون داره و خیلی از بیماری های دیگه به
علت ناسالم بودن کبد به وجود میان مثل واریس , دیابت و ...

یکی از خطراتی که کبد رو تهدید میکنه , چرب شدن کبد هستش که سلامتی
ما رو تهدید میکنه و چون این چرب شدن کبد بی سر و صدا تو بدن اتفاق میوفته و تا
مرحله ای , نشانه ای از خودش نداره به بیماری خاموش معروفه و الان هم ممکنه خود
شما که این مطلب رو میخونید کبد چرب داشته باشید !
کبد چرب به علت غذاهای نامناسب
یک دوست پسر داشتم. تعریف دوست پسر از نظر من یعنی ارتباط با جنس مخالف با این شاخصه ها: بدون قصد ازدواج، بدون اطلاع خانواده، بدون چارچوب، با قصد مخ زدن برای ازدواج، حالا این شاخصه ها می تونه از جانب یک طرف باشه یا هردو طرف، دوست پسر اول و آخرم بود واسه همین به کار بردن اصطلاح دوست پسر برای خودم سنگین و غریبه است سختمه میگم دوست پسر داشتم ولی چیکار کنم دیگه حقیقته حقیقتم گاهی تلخه خصوصا اینکه طبق تعریف ذکر شده از دوست پسر خودمم شامل میشه. حالا اشت
یک دوست پسر داشتم. تعریف دوست پسر از نظر من یعنی ارتباط با جنس مخالف با این شاخصه ها: بدون قصد ازدواج، بدون اطلاع خانواده، بدون چارچوب، با قصد مخ زدن برای ازدواج، حالا این شاخصه ها می تونه از جانب یک طرف باشه یا هردو طرف، دوست پسر اول و آخرم بود واسه همین به کار بردن اصطلاح دوست پسر برای خودم سنگین و غریبه است سختمه میگم دوست پسر داشتم ولی چیکار کنم دیگه حقیقته حقیقتم گاهی تلخه خصوصا اینکه طبق تعریف ذکر شده از دوست پسر خودمم شامل میشه. حالا اشت
کبد یکی از اندام های حیاتیه بدنه که بیش از ۵۰۰ تا وظیفه تو بدنمون داره و خیلی از بیماری های دیگه به
علت ناسالم بودن کبد به وجود میان مثل واریس , دیابت و ...

یکی از خطراتی که کبد رو تهدید میکنه , چرب شدن کبد هستش که سلامتی
ما رو تهدید میکنه و چون این چرب شدن کبد بی سر و صدا تو بدن اتفاق میوفته و تا
مرحله ای , نشانه ای از خودش نداره به بیماری خاموش معروفه و الان هم ممکنه خود
شما که این مطلب رو میخونید کبد چرب داشته باشید !
کبد چرب به علت غذاهای نامناسب
حقیقتش من یه چیزو در همه شماها تحسین میکنم.
 
حرفای من خیلی وقتا تلخه، مخصوصا برای اونایی که توی خود کانادا هستن.
 
تصور کنین،
یه دختر کم سن و سال تر از شما، کم تجربه تر از لحاظی، 
میاد میشینه ریش و سیبیل و گردن شما رو به تحقیر و انتقاد میکشه و شما رو هم قد و وزن شاهین نجفی که ازش خوشت اصلا نمیاد میکنه،
یا میگه تو عقده امریکا داری
یا ازین دست خزعبلات،
 
حقیقتش من روحیه شما و کلا روحیه انتقاد پذیری شما رو تحسین میکنم.
 
من درک میکنم که فشار زیاده ر
 
هدیه های نوشین زیبا و غیرمنتظره بودند، فقط یک دوست که تورو تا بی نهایت میشناسه میتونه برات عروسکی که دستش بومِ رنگه، بوکمارک و دفتر رنگ آمیزی بخره، هدیه های قشنگش باعث شد که وسط یک عالمه بغض و تلخی و ورم چشم ناشی از گریه های مدام لبخند کمرنگ بزنم، حالا هم اومدم تو فضای اشتراکی نشستم، هندزفری رو تو گوشم کردم و آهنگ گوش میدم و کارهام رو فشرده انجام میدم و تند تند توی سررسید تیک میزنم تا شاید کمتر یادم بیاد...
گفتی از غمهات بنویس؛ گفتی اگه مینوی
اول اینو پلی کنین.
گاهی احساس می‌کنم اینقد داده‌های مختلف به ذهنم وارد میشه که در می‌مونم. امروز احساس می‌کنم چندان کار مفیدی نکردم و برای این که این احساس یه کم کمرنگ‌تر بشه گفتم بیام چند خطی درباره خودم بنویسم. دو سه تا مطلب خیلی طولانی نوشتم که بعد دیدم به ریسکش نمی‌ارزه و با اشک و آه فرستادمش تو پستو. خیلی تلخه درست تو اون لحظه‌ای که خودتو آماده می‌کنی تا بگی آخهیشش!، یهو ببینی که همه زحمتت بی‌فایده بوده. البته بی‌فایده هم نبودا،
خواص مصرف عسل از نظر متخصصین طب سنتی
 
 
عسل که به ذات شیرین است و شیرینی خود را از گرده های گل می گیرد و برخلاف شیرینی های مصنوعی باعث رخوت نمی شود.
 
خواص عسل در طب سنتی
 
بهترین نوع عسل از دیدگاه طب سنتی، عسلی سرخ رنگ، شفاف، غلیظ، خوشبو و خوش طعم است که وقتی آن را با انگشت برمی دارید، تار ببندد.* در طب سنتی، اعتقاد بر این است که مصرف عسل می تواند رطوبت ها را از عمق بدن دفع کند. ضمن اینکه این خوراکی بسیار مغذی برای درمان و پیشگیری از انسداد عروق،
اول اینو پلی کنین.
گاهی احساس می‌کنم اینقد داده‌های مختلف به ذهنم وارد میشه که از تحلیلشون در می‌مونم. امروز احساس می‌کنم چندان کار مفیدی نکردم و برای این که این احساس یه کم کمرنگ‌تر بشه گفتم بیام چند خطی درباره خودم بنویسم. دو سه تا مطلب خیلی طولانی نوشتم که بعد دیدم به ریسکش نمی‌ارزه و با اشک و آه فرستادمش تو پستو. خیلی تلخه درست تو اون لحظه‌ای که خودتو آماده می‌کنی تا بگی آخهیشش!، یهو ببینی که همه زحمتت بی‌فایده بوده. البته بی‌فای
به گزارش انجمن رهپویان
هدایت فساد ریشه دار جریان تبشیر موجب شده تا  هر روز مسیحیان تبشیری
علیه یکدیگر موضع گیری کرده و به افشا گری درباره کلیساها، شبکه‌ها، سازمان‌ها و
کشیشان وابسته به این جریان دست بزنند.

در همین راستا یکی از
اعضای این فرقه اعلام کرده متاسفانه اهرم‌های فساد که به چشمه های قدرت متصل هستند
سخت بر گرده ی کلیسای ایرانی فشار وارد می کنند. از الهیات لیبرال بومی شده گرفته
تا معلمین و واعظین و شومن ها و شکسته بندهایی که در انحر
سلام 
راستش من یه حرف هایی راجع به عشق و عاشقی داشتم که دلم می خواد بگم، شاید کمک کنه به یک سری مسائل که حل بشن، نگرانی هایی که از بین برن و در واقع ماجراهایی که تموم بشن با توجه به پست های اخیر که خوندم اینجا.
یه آقایی پست گذاشته که خانمی عاشقش شده و ول کن نیست و پای آبرو وسطه، ببینید من خودم زخم خورده این موضوعم، یعنی عاشق شدن.
می خوام تجربه ی خودم رو بگم و دیگه توی این وبلاگ نمیام، هر چند اینجا رو خیلی دوست داشتم ولی دیگه نمیام، من حدود دو سه س
یه پک عمیق به سیگارم میزنم و همزمان با بیرون دادن دودش ته سیگارو پرتش میکنم زیر پام . حرصی که از روژین دارم رو روی ته سیگارم خالی میکنم . انگار که روژین رو دارم زیر پام له میکنم .
 
اولین روزی که دیدمش یه معصومیتی تو نگاهش بود که من رو به بهشت میبرد . چشمای درشت و سیاهش و موهای مشکی تر از مشکی اون همراه بود با یه تیپ ساده ولی سنگین دخترونه . تا حس کرد بهش خیره شدم یه نگاه تلخ عصبی بهم انداخت ؛ اما وقتی دید فایده نداره اومد جلو و خیلی جدی گفت : به چی خ
یه روزی ... همه زخمهای زندگی خوب میشه:sparkles:اما بعضی حرفها هیچوقت فراموش نمیشه!:sparkles:نه که چون حرفِ تلخه نه...:sparkles:چون کسی بهت میگه که انتظارشو نداشتی!:sparkles:رفتار بعضی از آدمها هیچوقت از ذهنت پاک نمیشه:sparkles:بعضی وقتها فقط باید سکوت کنی:sparkles:و فقط بخاطر خودت پیگیر چیزی نشی...!:sparkles:
من نمیدونم چرا هر کانالیو باز میکنم یا راجعبه کرونا نوشته یا تهدیدات ترامپ.. سایت خبری msn هم که ماشاالله قربونش برم انقدر شفاف سازی میکنه آدم باید فقط یه شبانه روز تو شوک خبراش بره خودشو تو دستشویی حبس کنه. نمونه هاشم که مشاهده میکنین البته واقعیت تلخه و از زمان حضرت آدمم این موضوع صادق بوده :|||
بر
 
این خبرم که قطعاً اولین بار کیمیا نیوز به اطلاعتون نمیرسونه و خودتون از قبل از این وضع شلم شوروایی که کرونا راه انداخته خبر دارین
 
من یه بیمار هی
"متاسفانه امروز شمارِ این دیوانگان (شبانان، واعظین، معلمین
و خادمانِ) خودخوانده در کلیساها، سازمانها و تلویزیون های مسیحی رو به افزایش
است. استفاده از ترکیب هایی چون (کارتل ها و مافیای مسیحی) در کلیسای پارسی
دیگر چیز نامأنوس و غریبی نیست."

رهپویان هدایت: نوشته ای که در بالا خواندید متن نگارش شده توسط یک
عضو شناخته شده فرقه مسیحیت تبشیری که در فضای مجازی به اشتراک گذاشته
است!  که نتیجه رسوایی های پیاپی اخلاقی، مالی و علمی اخیر در کلیساهای
خ
یه کتاب درباره جنگ و در عین حال به دور از جنگ! داستان دو نوجوان که در شهر لینگراد1 شوروی توسط ارتش نازی محاصره شدن. داستان این کتاب از زبان شخص اول و کاراکتر اصلی داستان که یه پسر 17 ساله به اسم "لف" هست روایت می‌شه. داستان از زمان حال و جایی شروع میشه که نویسنده داستان -دیوید بنیوف- به ملاقات پدربزرگ روس‌تبارش که در نبرد لینگراد حضور داشته میره و ازش می‌خواد خاطرات اون دوران رو براش تعریف کنه تا اونا رو کتاب کنه. این پدربزرگ همون "لف" هست در واق

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها